چرا در برخی روابط عاشقانه، احساس میکنیم که از یکدیگر دور میشویم؟
احساس دوری در یک رابطه عاشقانه، تجربهای دردناک و ناخوشایند است. این حس میتواند تدریجی یا ناگهانی ایجاد شود و دلایل متعددی دارد. باید این دلایل را شناسایی کنیم تا بتوانیم برای حل آنها تلاش کنیم.
در این مطلب به بررسی 12 نکته میپردازیم که میتوانند منجر به احساس دوری بین زوجین شوند:
- ✅
عدم ارتباط موثر:
وقتی ارتباطات کلامی و غیرکلامی بین زوجین کاهش مییابد یا سطحی میشود، سوءتفاهمها افزایش یافته و احساس دوری ایجاد میشود. - ✅
فقدان صمیمیت عاطفی:
صمیمیت عاطفی به معنای به اشتراک گذاشتن احساسات، ترسها و امیدها با یکدیگر است. اگر این صمیمیت وجود نداشته باشد، رابطه به یک تعامل سطحی تبدیل میشود. - ✅
مشغلههای زندگی:
زندگی مدرن پر از مشغله است. وقتی هر دو طرف درگیر کار و مسئولیتهای دیگر باشند، ممکن است وقت کافی برای با هم بودن و توجه به رابطه نداشته باشند. - ✅
عدم قدردانی:
وقتی قدردانی از تلاشها و ویژگیهای مثبت یکدیگر کم میشود، احساس میکنیم که دیده نمیشویم و ارزشی نداریم.
- ✅
تغییر در اولویتها:
گاهی اوقات اولویتهای زندگی افراد تغییر میکند و این تغییرات میتواند بر رابطه تاثیر بگذارد. - ✅
حل نشدن اختلافات:
اختلافات و تعارضات بخشی طبیعی از هر رابطهای هستند. اما اگر این اختلافات به طور مداوم نادیده گرفته شوند یا به درستی حل نشوند، میتوانند باعث ایجاد رنجش و دوری شوند. - ✅
عدم حمایت از یکدیگر:
در یک رابطه سالم، زوجین باید حامی یکدیگر باشند. اگر این حمایت وجود نداشته باشد، فرد احساس تنهایی و بیپناهی میکند. - ✅
یکنواختی و روزمرگی:
تکراری شدن فعالیتها و فقدان هیجان در رابطه میتواند باعث خستگی و بیحوصلگی شود. - ✅
انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات غیرواقعی از یکدیگر و از رابطه میتواند منجر به ناامیدی و دوری شود. - ✅
مشکلات جنسی:
مشکلات جنسی میتوانند تاثیر منفی بر صمیمیت و رضایت در رابطه داشته باشند.
- ✅
فقدان اهداف مشترک:
وقتی زوجین اهداف مشترکی برای آینده ندارند، احساس میکنند که در مسیرهای جداگانهای حرکت میکنند. - ✅
تاثیرات بیرونی:
فشارهای خانوادگی، دوستان و اجتماع میتوانند بر رابطه تاثیر بگذارند و باعث ایجاد تنش و دوری شوند.
شناخت این عوامل قدم اول برای حل مشکل است. با بررسی دقیق رابطه خود میتوانید به این سوال پاسخ دهید که چرا این احساس دوری در حال شکلگیری است. درک این نکته ضروری است که هر رابطهای منحصربهفرد است و راهحلهای مناسب برای هر رابطه ممکن است متفاوت باشد. با توجه به این نکات، میتوانید با همفکری و تلاش مشترک، به بهبود رابطه خود بپردازید.
1. عدم برقراری ارتباط موثر
یکی از اصلیترین دلایل دور شدن در یک رابطه، فقدان یا نقص در ارتباط موثر است.وقتی نمیتوانیم به درستی با هم صحبت کنیم، نیازها، خواستهها و احساسات خود را بیان کنیم و به حرفهای طرف مقابل گوش ندهیم، فاصلهها به تدریج بیشتر میشوند.عدم شفافیت در بیان احساسات، ترس از قضاوت شدن یا سوء تفاهم، و حتی بیتوجهی به زبان بدن طرف مقابل، همگی میتوانند ارتباط را مختل کنند.به خاطر داشته باشید که ارتباط فقط حرف زدن نیست؛ بلکه شنیدن فعال، درک متقابل و همدلی نیز جزئی از آن است.
سعی کنید فضایی امن و بدون قضاوت ایجاد کنید تا هر دو طرف بتوانند آزادانه صحبت کنند.
گاهی اوقات کمک گرفتن از یک مشاور میتواند به بهبود مهارتهای ارتباطی کمک کند.بهجای سرزنش، سعی کنید احساسات خود را با جملاتی مانند “من احساس میکنم...” بیان کنید.
2. عدم اختصاص زمان کافی به یکدیگر
در دنیای پرمشغله امروزی، اختصاص زمان کافی به رابطه میتواند چالشبرانگیز باشد.اما وقتی زمان با کیفیتی را با هم سپری نکنیم، پیوند عاطفی بین ما تضعیف میشود.تماشای تلویزیون در کنار هم لزوماً به معنای گذراندن زمان با کیفیت نیست.منظور از زمان با کیفیت، فعالیتهایی است که به هر دوی شما لذت میبخشد و فرصتی برای تعامل و صمیمیت ایجاد میکند.این زمان میتواند شامل یک شام عاشقانه، قدم زدن در طبیعت، تماشای یک فیلم مورد علاقه، یا حتی فقط صحبت کردن در مورد روزمرگیها باشد.در نظر گرفتن یک شب در هفته یا یک روز در ماه به عنوان “روز قرار” میتواند به حفظ صمیمیت کمک کند.
حتی اختصاص چند دقیقه در روز برای صحبت کردن و ابراز محبت، میتواند تفاوت زیادی ایجاد کند.
از موبایل و دیگر عوامل مزاحم در این زمانها دوری کنید و تمام توجه خود را به طرف مقابل معطوف کنید.
3. انتظارات غیرواقعبینانه
انتظارات غیرواقعبینانه از رابطه یا طرف مقابل میتواند منجر به ناامیدی و سرخوردگی شود.هیچکس کامل نیست و هیچ رابطهای بدون چالش وجود ندارد.انتظار اینکه شریک زندگیتان همیشه و در همه حال نیازهای شما را برآورده کند، غیرمنطقی است.هر فردی محدودیتها و نقاط ضعفی دارد.مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، به ویژه روابطی که در شبکههای اجتماعی میبینیم، میتواند بسیار آسیبزا باشد.زندگی واقعی با آن چیزی که در فضای مجازی به نمایش گذاشته میشود، متفاوت است.سعی کنید انتظارات خود را واقعبینانه تنظیم کنید و بپذیرید که رابطه نیازمند تلاش و سازش از هر دو طرف است.
به جای تمرکز بر نقصها، بر نقاط قوت رابطه و ویژگیهای مثبت طرف مقابل تمرکز کنید.
با پذیرش نقصها و قدردانی از داشتهها، میتوانید رضایت بیشتری از رابطه خود داشته باشید.
4. عدم قدردانی از یکدیگر
قدردانی از تلاشها و محبتهای طرف مقابل، یکی از ارکان اصلی یک رابطه سالم است. وقتی قدردان یکدیگر نباشیم، احساس میکنیم که نادیده گرفته میشویم و ارزش خود را از دست میدهیم. گفتن یک “متشکرم” ساده برای انجام کارهای روزمره، میتواند تفاوت زیادی در احساس طرف مقابل ایجاد کند. ابراز قدردانی میتواند شامل تشکر برای کمک در انجام کارها، تعریف از ظاهر یا شخصیت طرف مقابل، یا حتی نوشتن یک یادداشت عاشقانه باشد. بهجای تمرکز بر آنچه که طرف مقابل انجام نمیدهد، بر آنچه که انجام میدهد تمرکز کنید و از او قدردانی کنید. ابراز قدردانی نه تنها باعث تقویت رابطه میشود، بلکه باعث افزایش حس خوشبختی در هر دو طرف نیز میشود. یک دفترچه قدردانی داشته باشید و هر روز چیزهایی را که از طرف مقابل قدردانی میکنید، در آن یادداشت کنید.
5. بیتوجهی به نیازهای عاطفی
هر فردی نیازهای عاطفی خاصی دارد که باید در رابطه برآورده شود. بیتوجهی به این نیازها میتواند منجر به احساس تنهایی و نارضایتی شود. این نیازها میتواند شامل نیاز به امنیت عاطفی، توجه، محبت، قدردانی، پذیرش و حمایت باشد. شناخت نیازهای عاطفی خود و طرف مقابل، و تلاش برای برآورده کردن آنها، امری ضروری است. وقتی نیازهای عاطفی برآورده نشوند، افراد به دنبال برآورده کردن آنها در جای دیگری میگردند، که میتواند منجر به خیانت شود. با توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر، میتوانید رابطه خود را قویتر و پایدارتر کنید.
6. عدم حل مسائل به طور سازنده
در هر رابطهای، اختلاف نظر و تعارض وجود دارد. اما نحوه برخورد با این اختلافات تعیینکننده سرنوشت رابطه است. عدم حل مسائل به طور سازنده میتواند منجر به انباشته شدن خشم و رنجش شود. اجتناب از بحث و گفتگو در مورد مشکلات، به مرور زمان آنها را بزرگتر میکند. هنگام بروز اختلاف، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید و به حرفهای طرف مقابل گوش دهید. بهجای سرزنش و انتقاد، احساسات خود را با جملاتی مانند “من احساس میکنم. . . ” بیان کنید. به دنبال راهحلهای برد-برد باشید که نیازهای هر دو طرف را برآورده کند. گاهی اوقات کمک گرفتن از یک مشاور میتواند به حل مسائل پیچیده کمک کند.
7. یکنواختی و روزمرگی
یکنواختی و روزمرگی میتواند به مرور زمان شور و هیجان رابطه را از بین ببرد. وقتی همه چیز تکراری و قابل پیشبینی شود، احساس بیحوصلگی و نارضایتی میکنیم. تلاش برای ایجاد تنوع و هیجان در رابطه، امری ضروری است. این میتواند شامل امتحان کردن فعالیتهای جدید، رفتن به سفرهای غیرمنتظره، یا حتی فقط تغییر دکوراسیون خانه باشد. سعی کنید شریک زندگی خود را غافلگیر کنید و به او نشان دهید که به او فکر میکنید. حتی تغییرات کوچک در روتین روزانه میتواند تفاوت زیادی ایجاد کند. با هم به کلاسهای آموزشی بروید، یک سرگرمی جدید را امتحان کنید، یا داوطلبانه در یک فعالیت اجتماعی شرکت کنید. با حفظ هیجان و تنوع در رابطه، میتوانید از یکنواختی جلوگیری کنید و رابطه خود را شاداب نگه دارید.
8. حسادت و بیاعتمادی
حسادت و بیاعتمادی میتواند مانند سمی در رابطه عمل کند و آن را نابود کند. وقتی به طرف مقابل اعتماد نداریم، دائم به دنبال نشانههای خیانت میگردیم و این امر باعث ایجاد تنش و درگیری میشود. اعتماد، پایه و اساس هر رابطه سالمی است. بدون اعتماد، رابطه نمیتواند رشد کند و شکوفا شود. اگر در گذشته تجربه خیانت داشتهاید، ممکن است اعتماد کردن برایتان دشوار باشد. اما تلاش برای غلبه بر این ترس، امری ضروری است. با افزایش اعتماد به نفس و تمرکز بر نقاط قوت خود، میتوانید حسادت و بیاعتمادی را کنترل کنید. اگر حسادت و بیاعتمادی بیش از حد، زندگی شما را مختل کرده است، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند مفید باشد.
9. عدم استقلال فردی
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید استقلال فردی خود را حفظ کنند. وابستگی بیش از حد به طرف مقابل، میتواند باعث ایجاد خفگی و نارضایتی شود. سعی کنید زمانی را برای خودتان اختصاص دهید و به فعالیتهایی که به شما انرژی میدهند، بپردازید.
وابستگی بیش از حد میتواند منجر به احساس مالکیت و کنترل شود، که برای رابطه بسیار آسیبزا است. با حفظ استقلال فردی خود، میتوانید رابطه خود را قویتر و پایدارتر کنید. به یکدیگر فضا بدهید و اجازه دهید که هر دو طرف به رشد فردی خود ادامه دهند.
10. دخالت دیگران
دخالت خانواده، دوستان یا همکاران در رابطه، میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری شود. به ویژه زمانی که این دخالتها ناخواسته و غیرضروری باشند. باید مرزهای مشخصی را برای رابطه خود تعیین کنید و به دیگران اجازه ندهید که از این مرزها عبور کنند. با طرف مقابل در مورد نحوه برخورد با دخالت دیگران، به توافق برسید. گاهی اوقات لازم است که به طور قاطعانه به دیگران بگویید که دخالتهایشان مورد استقبال قرار نمیگیرد. اگر دخالت دیگران به طور مداوم باعث ایجاد مشکل در رابطه شما میشود، کمک گرفتن از یک مشاور میتواند مفید باشد. با حفظ حریم خصوصی رابطه خود، میتوانید از آن در برابر فشارهای خارجی محافظت کنید.
11. تغییر در اولویتها و اهداف
با گذشت زمان، اولویتها و اهداف افراد ممکن است تغییر کند. اگر اولویتها و اهداف شما و طرف مقابل، دیگر با هم همخوانی نداشته باشد، ممکن است احساس کنید که از یکدیگر دور میشوید. اگر اولویتها و اهداف شما تغییر کرده است، سعی کنید راههایی را برای سازش و تطبیق پیدا کنید. گاهی اوقات ممکن است لازم باشد که تصمیمات سختی بگیرید، اما مهم این است که این تصمیمات را با صداقت و احترام به طرف مقابل بگیرید. اگر اولویتها و اهداف شما به طور کامل از هم جدا شده است، ممکن است لازم باشد که به جدایی فکر کنید. با صحبت کردن با صداقت با یکدیگر، میتوانید بهترین تصمیم را برای هر دوی خودتان بگیرید.
12. عدم تلاش برای بهبود رابطه
روابط مانند گیاهان هستند. اگر به آنها رسیدگی نکنیم، پژمرده میشوند. اگر هیچ تلاشی برای بهبود رابطه خود نکنیم، به مرور زمان از هم دور میشویم. تلاش برای بهبود رابطه میتواند شامل شرکت در کارگاههای آموزشی، مشاوره، خواندن کتابهای مربوط به روابط، یا حتی فقط صحبت کردن با صداقت با طرف مقابل باشد. مهم این است که به این باور برسید که رابطه نیاز به تلاش دارد و شما باید برای آن وقت و انرژی صرف کنید. با تلاش برای بهبود رابطه خود، میتوانید آن را قویتر، پایدارتر و رضایتبخشتر کنید. حتی تلاشهای کوچک نیز میتوانند تفاوت زیادی ایجاد کنند. هرگز دست از تلاش برای بهبود رابطه خود برندارید و همیشه به دنبال راههایی برای نزدیکتر شدن به طرف مقابل باشید.







رابطه ها مثل رودخانه هستند. گاهی آرام و عمیق، گاهی خروشان و کم عمق. در دل همین جزر و مدهاست که فاصله ها شکل می گیرند… یادم می آید وقتی بعد از پنج سال رابطه، با همسرم احساس غریبی می کردیم. انگار اتاقی پر از سکوت بودیم که دیوارهایش از حرف های نخوانده ساخته شده.
مهم ترین درسی که گرفتم این بود: صمیمیت ربطی به تعداد کلمات رد و بدل شده ندارد. یک نگاه، یک لمس ساده، یک فنجان چای گذاشتن کنار تخت وقتی مریض بود، از هزاران کلمه بی روح ارزشمندتر بود.
بعضی وقت ها هم فاصله ها لازمند. مانند درختی که برای رشد به فضای خالی نیاز دارد.
دنیای امروز پر از سر و صداست، اما ساکت ترین فاصله ها در سکوت های بین دو نفری که کنار هم هستند شکل می گیرد.
سخت ترین بخش، تشخیص این است که چه زمانی فاصله ها طبیعی است و چه زمانی زنگ خطر… گاهی یک مشاور خوب می تواند مثل آینه ای باشد که تصویر واقعی رابطه را بدون تحریف نشان دهد.
پ.ن: نوشته ات دریچه ای بود به دنیای پر ابهام روابط انسانی